نسبت فضیلت با سعادت در نظام اخلاقی افلاطون
نویسندگان
چکیده مقاله:
مکاتب اخلاقی کلاسیک، به ویژه نظام اخلاقی افلاطون، با مشخصة «سعادتگرایی» شناخته میشوند. آموزة بنیادین «سعادتگرایی» این است که مطلوب نهایی انسان، نیل به سعادت است و همة فعالیتهای آدمی در پرتو این هدف والا، ارج وقرب پیدا میکنند. معمولاً گفته میشود که فضیلت اخلاقی، راه رسیدن به سعادت را هموار میکند؛ اما نسبت میان این دو نیازمند بررسی دقیقتری است. در این مقاله، دو مدل برای ترسیم نسبت فضیلت و سعادت از منظر افلاطون ارائه شده است. بر اساس مدل یکسانانگاری، فضیلت و سعادت بر یکدیگر منطبق بوده و عین هم تلقی میشوند. در حالیکه بر اساس فرضیة کفایت، فضیلت وسعادت دو عنصر جدا از هم هستند که کسب یکی(فضیلت) مقدمة دستیابی به دیگری (سعادت) است. در آثار افلاطون، مویداتی برای هر دو فرضیة فوق یافت میشود، ولی هیچکدام از آنها، به تنهایی، قادر به تبیین نگرش وی نسبت به این مسئله نیستند. برای فهم موضع افلاطون در این خصوص، میبایست به تلفیقی از این دو مدل، دست یافت.
منابع مشابه
فضیلت و سعادت در اندیشه اخلاقی سقراط
پرسش ”سعادت چیست؟“ از جمله مهمترین پرسشهایی است که اندیشه فیلسوفان یونان باستان را به خود مشغول داشته بود. در آن دسته از محاورات اولیه افلاطون که به احتمال زیاد نمایانگر اندیشه سقراط هستند، سقراط به بررسی مسائل اخلاقی و میکوشد تا حد ممکن، تبیینی از چیستی فضیلت (یا فضایل)، زندگی سعادتمندانه و نسبت میان فضیلت (یا فضایل) و تحقق سعادت به دست دهد. در این مقاله، با قبول اصل سعادتباوری سعی شده ...
متن کاملبررسی تطبیقی نفسشناسی افلاطون و ارسطو در سعادت و فضیلت اخلاقی
سعادت انسانی از مسائل مهمی است که در همه اعصار متفکران اسلامی و غیراسلامی به بحث و گفتوگو درباره آن پرداختهاند و غایت نهایی بشر به حساب میآید. در این مقاله به بررسی این موضوع از دیدگاه دو متفکر برجسته یونانی، افلاطون و ارسطو میپردازیم و نشان میدهیم که انسان برای رسیدن به سعادت نیازمند آن است که عوامل آن، یعنی رسیدن به خیر اعلی، فضیلت، سیر و سلوک و اشراق، را بشناسد و با نگاه دقیق به مسائل، ...
متن کاملبررسی تطبیقی نفس شناسی افلاطون و ارسطو در سعادت و فضیلت اخلاقی
سعادت انسانی از مسائل مهمی است که در همه اعصار متفکران اسلامی و غیراسلامی به بحث و گفت وگو درباره آن پرداخته اند و غایت نهایی بشر به حساب می آید. در این مقاله به بررسی این موضوع از دیدگاه دو متفکر برجسته یونانی، افلاطون و ارسطو می پردازیم و نشان می دهیم که انسان برای رسیدن به سعادت نیازمند آن است که عوامل آن، یعنی رسیدن به خیر اعلی، فضیلت، سیر و سلوک و اشراق، را بشناسد و با نگاه دقیق به مسائل، ...
متن کاملسعادت و فضیلت در اندیشه اخلاقی فیض کاشانی
فیض در تبیین مفهوم عام فضیلت به این نکته اشاره میکند که هر امر خیری که انسان را در نیل به سعادت اخروی یاری رساند، فضیلت است و هرچه انسان را به هر نحوی از سعادت اخروی دور کند، رذیلت است. از منظر وی بهطورکلی فضایلی که انسان را در نیل به سعادت یاری میرسانند، به چهار دسته تقسیم میشوند: فضایل نفسانی، فضایل بدنی، فضایل اجتماعی، فضایل توفیقی. فضیلت بهمعنای خاص و یا همان فضایل اخلاقی، در حقیقت جزئ...
متن کاملفضیلت و سعادت در اندیشه اخلاقی سقراط
پرسش ”سعادت چیست؟“ از جمله مهم ترین پرسش هایی است که اندیشه فیلسوفان یونان باستان را به خود مشغول داشته بود. در آن دسته از محاورات اولیه افلاطون که به احتمال زیاد نمایانگر اندیشه سقراط هستند، سقراط به بررسی مسائل اخلاقی و می کوشد تا حد ممکن، تبیینی از چیستی فضیلت (یا فضایل)، زندگی سعادتمندانه و نسبت میان فضیلت (یا فضایل) و تحقق سعادت به دست دهد. در این مقاله، با قبول اصل سعادت باوری سعی شده است...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 2 شماره 203
صفحات 135- 159
تاریخ انتشار 2008-08-22
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023